شکنجه و استقامت
سه شنبه, ۱۷ شهریور ۱۳۹۴، ۰۳:۳۰ ب.ظ
حسین را به بنده نوجوانان بزهکار انداختند. صبوری به خرج داد. چند روز صدای نماز جماعت و تلاوت قرآن از بند بلند بود. مأموران حسین را گرفتن زیر مشت و لگد. می گفتند: تو این جا چه کار داری؟! از آن به بعد، شکنجه حسین، کار هر روز مأموران شده بود. یک بار هم نشده که زیر شکنجه، اطلاعات را لو بده. نوجوان شانزده ساله را می نشاندند روی صندلی الکتریکی، یا این که ازسقف آویزان می کردند.
(شهید حسین علم الهدی)
۹۴/۰۶/۱۷