شهید حسین حریری(مدافع حرم)
یک دل پاک، یک ایمان راسخ، یک چفیه بسیجی و یک یا حسین(ع)؛ بند پوتینت را سفت کردی و رفتی که راه پدرت را ادامه دهی.
اسیری حضرت زینب(س) و غم رقیه(س) در مقابل چشمانت میآید که اینگونه رگ غیرتت بلند میشود و برای دفاع از حرم اهل بیت(ع) سر از پای نمیشناسی.
از شهید بسیجی «حسین هریری» برایت میگویم که همشهری ما بود و پا به پای تمام بچه هیئتیها در مراسمات مذهبی شرکت میکرد.
یافتن دوستان و همرزمان شهید هریری کار آسانی نبود، خود را برای تدارکات مراسم وداع با شهید آماده میکردند و میخواهند امشب در فراغ او سنگ تمام بگذارند و برای مظلومیت حضرت رقیه(س) بگریند.
به گفتوگو با حیدر رضایی، یکی از دوستان شهید حسین هریری نشستیم که مشروح آن به شرح ذیل است:
تخریب چی شهید حسین هریری، متولد سال ۶۸ بود و کارشناسی حقوق را از دانشگاه قوه قضاییه دریافت کرد و در قطار شهری مشهد مشغول به کار بود؛ از کودکی در پایگاه بسیج مسجد هجرت حوزه یک عمار حضور و فعالیت داشت و در برپایی تمامی برنامههای قرآنی، نماز جماعت، نماز جمعه پیش قدم میشد.
پیش از شهادت نیز به سوریه اعزام شده بود ولی قسمت بود در اربعین حسینی پیکر مطهرش در زادگاهش تشییع شود؛ از سالهای گذشته که او را میشناختم، عشق به جهاد و دفاع از حرم اهل بیت(ع) را داشت و نیت کرده بود که برای دفاع از حرم بی بی زینب(س) به سوریه برود.
پدر و مادر این شهید در نجف مستقر بودند ولی با شهادت شهید حسین هریری به مشهد آمدند و در مشهد به آنها خبر شهادت فرزندشان را دادند؛ پدر شهید هریری از رزمندگان جبهه و جنگ بود و رد تمامی مراسمات شهدای فاطمیون و مدافعان حرم حضور داشت.
پدر و مادر شهید هریری روحیه جهادی و دفاع مقدسی داشتند، مادر شهید روحیه زینبی داشت و با افتخار میگفت که سایر فرزندانم نیز باید اسلحه دستشان بگیرند و فدایی راه زینب(س) شوند.
پیش از آنکه شهید هریری به سوریه عزام شود پیامی را به دوستان خود ارسال میکند و در آن میگوید، «میروم تا انتقام سیلی مادرم را بگیرم».