در
زمان جنگ ایران و عراق برخی از فرماندهان و رزمنده های ایرانی به دلیل
قابلیت ها و شجاعت هایی که داشتن مورد تنفر صدام قرار می گرفتن و فرمانده
ارتش بعث شخصاً برای سر اونا جایزه تعیین میکرد. مانند شهید غلامحسین
افشردی (حسن باقری) ، شهید عباس دوران ، امیر سرتیپ منوچهر کهتری (که در
قید حیاتند) ، شهید علی هاشمی ، شهید برونسی و برخی دیگر از بزرگان.
نکته
قابل توجه اینه که تمامی افراد نامبرده یا دارای درجات بالای نظامی بودن و
یا اصولا یک نظامی کارکشته ، متخصص و باهوش بودن اما این موضوع در خصوص شهید عبدالرسول زرین (فرزند استان کهکیلویه و بویراحمد) اعزامی از اصفهان صدق نمی کنه.
این
شهید بزرگوار نه نظامی بود و نه درجه بالایی داشت. اتفاقاً یک بسیجی ساده
بود که به دلیل مهارت عجیبش در تک تیر اندازی در جبهه خودی و دشمن معروف
شد.
تقریبا هیچ هدفی از دست ایشون زنده در نمی رفت و آوازه مهارت هاشون
به حدی بود که صدام حسین شخصاً برای سرش جایزه تعیین کرد.ایشون دارای 60
درصد جانبازی بودند و عملا معاف از رزم محسوب میشدن اما تحمل دوری از جبهه
رو نداشتن.

"حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که
اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج
دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به
دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما
آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با
شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای
کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر
چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی
کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این
تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود
اوست همهی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود
اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او
جلوهگر میشود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."