زندگینامه: غلامرضا مخبری (۱۳۲۴ - ۱۳۶۱)

دفاع > شهید - همشهری آنلاین:
امیر سرلشکر شهید غلامرضا مخبری در سال ۱۳۲۴ در قوچان متولد شد و تحصیلات متوسطه و ابتدایی را در همان شهر به پایان رساند.
شهید غلامرضا مخبری از جمله شهدایی است که با جانفشانی و شجاعت، ماموریتهای محوله را انجام داده و بارها مورد تشویق و تقدیر فرماندهان قرار گرفت تا اینکه در نهایت در یازدهم اسفندماه 61 به درجـه رفیع شـهادت نـائل شد.
وی در سال1343 با ورود به دانشگاه افسری تحصیلات خود را در تهران دنبال کرد و پس از اتمام دوره مقدماتی به درجه ستواندومی مفتخر شد و سپس به لشکر 16 زرهی نیروی زمینی منتقل و به تیپ 2 زنجان اختصاص یافت.
بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، فرماندهی یکی از یگانهای لشکر 16 زرهی را به عهده گرفت و در طول حضور در جبهه های حق علیه باطل با جانفشانی و شجاعت ماموریت های محوله را انجام می داد و بارها مورد تشویق و تقدیر فرماندهان قرار گرفت به همین علت به سمت فرمانده گردان 125 تیپ 2 لشکر 16 منصوب شد.
شهید مخبری در عملیات های بسیاری از جمله طریق القدس شرکت کرد که از تمامی این ماموریت ها سر بلند بیرون آمد.
پس از پیروزی در عملیات طریق القدس(آزادی بستان) به عنوان نماینده رزمندگان در محضر امام خمینی (ره) سخنرانی بسیار زیبایی ایراد کرد.
مدتی بعد به سمت فرماندهی تیپ 1 لشکر 16 زرهی نزاجا منصوب شد و در جبهه های کردستان مشغول ستیز با دشمن زبون شده و در نهـایت در تاریخ یازدهم اسفندماه سال 61 به درجـه رفیع شـهادت نـائل شد.





"حقیر دارای فوق لیسانس معماری از دانشکدهی هنرهای زیبا هستم اما کاری را که
اکنون انجام میدهم نباید به تحصیلاتم مربوط دانست حقیر هرچه آموختهام از خارج
دانشگاه است بنده با یقین کامل میگویم که تخصص حقیقی در سایهی تعهد اسلامی به
دست میآید و لاغیر قبل از انقلاب بنده فیلم نمیساختهام اگرچه با سینما
آشنایی داشتهام. اشتغال اساسی حقیر قبل از انقلاب در ادبیات بوده است... با
شروع انقلاب تمام نوشتههای خویش را - اعم از تراوشات فلسفی، داستانهای
کوتاه، اشعار و... - در چند گونی ریختم و سوزاندم و تصمیم گرفتم که دیگر
چیزی که "حدیث نفس" باشد ننویسم و دیگر از "خودم" سخنی به میان نیاورم... سعی
کردم که "خودم" را از میان بردارم تا هرچه هست خدا باشد، و خدا را شکر بر این
تصمیم وفادار ماندهام. البته آن چه که انسان مینویسد همیشه تراوشات درونی خود
اوست همهی هنرها این چنین هستند کسی هم که فیلم میسازد اثر تراوشات درونی خود
اوست اما اگر انسان خود را در خدا فانی کند، آنگاه این خداست که در آثار او
جلوهگر میشود حقیر این چنین ادعایی ندارم ولی سعیم بر این بوده است."