شهدا

شهدا راهتان پا بر جاست

شهدا

شهدا راهتان پا بر جاست

با ولایت تا شهادت

مطالب پربحث‌تر
نویسندگان

۵ مطلب در شهریور ۱۳۹۵ ثبت شده است

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۳۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۷
محمد جابر زاده انصاری

آرى یارانمان رفتند و تنهایمان گذاشتند؛ این پرستوهاى عاشق پرواز ... این دلاوران، همراه با شفق رفتند و به نور مطلق پیوستند تا طلوع فجر را بر قله‏ ى گیتى نمایان سازند. اگرچه سوختند، خود گواهى بر صداقتشان داشتند و ماندن، در این میان، چه درد عظیمى است. ماندن، با قلبى پردرد و با چشمى پر خون، نظاره ‏گر شهادت یک یک حسینی ‏ها و حمزه ‏ها و عباس ‏ها و گویى که پشتمان را شکسته‏ اند. زنجیرهاى اسارت درد بر دست و پایمان بسته، غم بر سینه‏ هایمان نشسته و ما نگران فرداى خویشیم. خدایا! تو مى ‏دانى که ما از نبودن این یارانمان در رنج نیستیم، چرا که از هستى خویش در رنجیم و زخم ماندن را بر پیکرهامان تجربه مى‏ کنیم، زیرا که مى ‏دانیم در واقع، آنها زنده ‏اند و ما زندگان، مرده ‏ایم. شهید غلامعلى نورى

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۴ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۱
محمد جابر زاده انصاری
یک روز تو مغازه بابام نشسته بودم و داشتم تمرین جبر و مثلثات رو حل می کردم

به یک مسئله برخوردم که نتونستم حلش کنم

دیگه داشتم کلافه می شدم که ناصر(شهید ناصر کاظمی) سر رسید بهم گفت:چته؟چرا پکری؟

گفتم:هرکاری میکنم این مسئله حل نمیشه.گفت:نگو نمیشه بگو نمیخوام

گفت:یعنی چی نمیخوام؟کلی وقت سرش گذاشتم ولی نمیشه.

سرش رو تکون داد و گفت:چند دقیقه حواست رو جمع کن و فکرت رو بده به من بعد با

حوصله تموم روش، حل مسئله رو بهم یاد داد و گفت:حالا ببین حل میشه؟

وقتی سعی کردم دیدم خیلی آسون حل شد.

بهم گفت:حالا دیدی میشه؟

پس خواستن توانستنه...
پی نوشت:

همه چی تو این دنیا خواستنیه!!یکی شهادت میخواد یکی دنیا رو میخواد یکی...ما چی رو میخوایم!!!
۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۳ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۳۹
محمد جابر زاده انصاری

خواهرم ای دختر ایران زمین یک نظر عکس شهیدان را ببین

در خیابان چهره آرایش مکن از جوانان سلب آسایش مکن

خواهر من این لباس تنگ چیست پوشش چسبان رنگارنگ چیست

پوشش زهرا و زینب بهترین بر تو ای محبوبه خواهر آفرین

پیش نامحرم تو طنازی مکن با اصول شرع لجبازی مکن

یادت آید از پیام کربلا گاه گاهی شرمت آید از خدا

در جوارش خویش را مهمان نما با خدا باش و بده دل را صفا

یاد کن از آتش روز معاد طره گیسو را مده بر دست باد

زلف را از روسری بیرون مریز با حجاب خویش از پستی گریز

در امور خویش سرگردان مشو نو عروس چشم نا محرم مشو

خواهر من قلب مهدی خسته است از گناه ماست کو رو بسته است

خواهرم دیگر تو کودک نیستی فاش تر گویم عروسک نیستی

 

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۲ شهریور ۹۵ ، ۰۹:۰۰
محمد جابر زاده انصاری

ای برادر لهجه‌ات زیباترین است ای بسیج

دست‌هایت مرهم زخم زمین است ای بسیج

وسعت آیینه‌ای، احساسی از جنس بلور

چفیه‌ات رنگ کتاب عشق و دین است ای بسیج

با نگاهت آسمانی از ستاره چیده‌ام

خنده‌هایت مهربانی را نگین است ای بسیج

از بلندای تواضع پر گشودی تا خدا

خط سرخت پرچم این سرزمین است ای بسیج

تا کبوتر پاسبان آسمان کشور است

جغد غم ویرانه‌ها را همنشین است ای بسیج

باغبان یاس و لاله‌اید ای عاشقان

دست خونریز خزان در آستین است ای بسیج

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۱ شهریور ۹۵ ، ۲۳:۵۴
محمد جابر زاده انصاری